Call Me When You Are Sober


Don't cry to me.
If you loved me,
You would be here with me.
You want me,
Come find me.
Make up your mind.

Should I let you fall?
Lose it all?
So maybe you can remember yourself.
Can't keep believing,
We're only deceiving ourselves .
And I'm sick of the lie,
And you're too late.

Don't cry to me.
If you loved me,
You would be here with me.
You want me,
Come find me.
Make up your mind.

Couldn't take the blame.
Sick with shame.
Must be exhausting to lose your own game.
Selfishly hated,
No wonder you're jaded.
You can't play the victim this time,
And you're too late.

Don't cry to me.
If you loved me,
You would be here with me.
You want me,
Come find me.
Make up your mind.

You never call me when you're sober.
You only want it cause it's over,
It's over.

How could I have burned paradise?
How could I - you were never mine.

So don't cry to me.
If you loved me,
You would be here with me.
Don't lie to me,
Just get your things.
I've made up your mind

Call Me When You Are Sober
Evanescence

معجزه ي عشق

از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست

دلخوش به فانوسم نکن! اینجا مگر خورشید نیست

 

با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من

چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من

 

بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود

حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود

 

با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست

در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

 

کافر اگر عاشق شود، بي پرده مومن مي شود

چيزي شبيه معجزه با عشق ممكن مي شود

دكتر افشين يداللهي

يا علي مددي

بدون شرح

تنها سه کشور رتبه کمتری از ایران در آزادی مطبوعات دارند

سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرد رتبه ایران در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات با هفت پله سقوط به ۱۷۲ رسیده است.

سازمان گزارشگران بدون مرز که یک سازمان مدافع حقوق روزنامه نگاران در سراسر جهان است، سه شنبه با انتشار هشتمین رده بندی جهانی آزادی مطبوعات ارزیابی سالانه خود از وضع روزنامه نگاران و رسانه ها را در ۱۷۵ کشور جهان ارائه داد.


در این حال، ایالات متحده موفق شده است جایگاه خود را در این رده بندی که همه ساله از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر می شود، بهبود دهد و از رده چهل در سال گذشته به رده بیست ارتقا پیدا کند.

رتبه ایران در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ۲۰۰۸، ۱۶۶ بود. این رتبه امسال به ۱۷۲ رسیده است و تنها کشورهای ترکمنستان، کره شمالی و اریتره در رده پایین تری از ایران قرار دارند.

من او

« مَن عَشَّقَ فَعَفَّ ثُمَّ ماتَ ماتَ شَهیدا»

کل این رمان « منِ او» درباره ی این حدیث زیباست. کل داستان ها . نحوه ی مرگ شخصیت های اصلی.

« تنها بنایی که اگر بلرزد، محکم تر می شود، دل است! دل آدمی زاد. باید مثل انار چلاندش تا شیره اش در بیاید ... حکما شیره اش هم مطبوعه»

از این جور جمله های زیبا هم خیلی تو این رمان می خونید که همشون از زبونه درویش مصطفا در میاد.

پایان بندی داستان هم خیلی قشنگه.که اونم با همین درویش مصطفا تموم میشه:

« اولا حکما میدانید ، نبش قبر حرام است. مگر به شروطی ... زن آبستن باشد و بچه اش زنده باشد یا کسی که احتمال زنده بودنش برود... در ثانی ( درویش رو می کند به سمت من) تو که می دانی! حقش این بود که در قطعه ی شهدا دفن شود  ... و کذلک نجزی المومنین...! یادت که هست ... این تای تمّت کتابش است ... مَن عَشَّقَ فَعَفَّ ثُمَّ ماتَ ماتَ شَهیدا ...»

من که خیلی باش حال کردم. اونقدر باش حال کردم که ۴۲۱ صفحش رو تو ۴ روز خوندم. ولی اینم بگم یه خورده پیچیدس. یکی از بچه های کلاسمون می گفت من سه بار خوندمش. حالا شاید منم یه بار دیگه هم بخونمش. از اون رمان اولش ( ارمیا) که خوندم به نظر من خیلی قشنگتره . بازم میگم ( با اینکه خیلی کم احتمال میدم که بخونید) حتما بخونید. از این به بعد هم آخره هر پست مثل درویش مصطفا مینویسم:

یا علی مددی

در آغوش حق!

 

با جواد(یکی از هم اتاقیام) رفتم نمازخونه برا نماز:

الله اکبر..

ای نامرد ! هم تیمی بودیم ها چه جوری با پاش زد پای چشمون تا ۲ دقیقه هیچ جا رو نمی دیدم ...

اهدنا الصراط المستقیم...

نامرد این امیرخانی چه قلمی داره. این رمان من اوش خیلی قشنگه ...

والضاااالین...

ای ! حواسم نبود برا مسابقت فوتبال ثبت نام کنم. برنده که نمیشدیم. میرفتیم میخندیدیم. حال میداد ...

لم یلد و لم یولد...

وبلاگ خیلی داره شلوغ پلوغ میشه. باید بشون بگم کمتر پست بذارن. خوب شد همه ی بچه های کلاس پایه نبودن. وگرنه چی میشد...

سمع اله و لمن حمده..

این استاد ریاضیم آخر اگه همه ی بچه ها رو نندازه خیالش راحت نمیشه. بلد نیس درس بده ...

ربنا آتنا فی دنیا حسنه...

ای! اگه میشد این هفته برم تهران برا نمایشگاه مطبوعات. میرفتم همشهری جوانیا رو از نزدیک میدیدم. فردا هم احسان ناظم بکایی میاد ...

الحمد لله اشهد ان لا اله الا اله....

خدائیش چه لحظه ی باحالی بود دقیقه 93 که استقلال گل خورد...

سبحان اله والحمدلله ...

اگه پرسپولیس هم برده بود الان فقط 4 امتیاز با صدر جدول فاصله داشت بی لیاقت...

سبحان ربی الاعلی و بحمده..

............................................................. !!!

السلام و علیک ایها النبی...

آخ امروز چی بنویسم تو وبلاگ . دیگه دارم کم میارم ...

السلام و علیکم و رحمه اله و برکاته...

جواد گفت: قبول باشه منم با شرمندگی گفتم : قبول حق!!

یا علی

پیرترین دوقلوی جهان

کمترین فایده ی عشق

راز این داغ نه در سجده ی طولانی ماست

بوسه ی اوست که چون مهر به پیشانی ماست

 

شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار

باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست

 

موج با تجربه ی صخره به ساحل برگشت

کمترین فایده ی عشق پشیمانی ماست

 

خانه ای بر سر خود ریخته ایم اما عشق

همچنان منتظر لحظه ی ویرانی ماست

 

باد پیغام رسان من و او خواهد ماند

گر چه خود بی خبر از بوسه ی پنهانی ماست

فضل نظری

یا علی

کوچه های خراسان تو را می شناسند!

تقدیم به همه ی اونایی که دلشون مثل من هوایی شده ...

چشمه های خروشان ترا می شناسند
موجهای پریشان ترا می شناسند

پرسش تشنگی را تو آبی جوابی
ریگ های بیابان ترا می شناسند

نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران ترا می شناسند

هم تو گلهای این باغ را می شناسی
هم تمام شهیدان ترا می شناسند

از نشابور با موجی از لا گذشتی
ای که امواج طوفان ترا می شناسند

بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن ترا می شناسند

گر چه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان ترا می شناسند

اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان ترا می شناسند

کاش من هم عبور ترا دیده بودم
کوچه های خراسان ترا می شناسند

قیصر امین پور

یا علی

گلشیفته محبوب تر از آنجلیا جولی!

سایت اختصاصی هالیوود «گل‌شیفته فراهانی» را به‌عنوان محبوب‌ترین چهره این سایت معرفی ‌کرد و نام او را بالاتر از ستاره‌هایی چون «آنجلینا جولی»، «جنیفر آنیتسون» و «برد پیت» قرارداد.

سایت هالیوود، در صفحه اصلی این سایت چهره گل‌شیفته فراهانی در صدر لیست ستاره‌های پرطرفدار هالیوود قرار گرفته است.

اختلاف نظراتی که کاربران این سایت درباره گل‌شیفته فراهانی ارائه داده‌اند نسبت به نفر دوم یعنی آنیتسون چند برابر است؛ بیش از ۸۰۰ نظر برای گل‌شیفته ثبت شده است و این در حالی‌ست که آنیتسون تنها ۹۰ نظر دارد.

بر اساس گزارش از این خبر، پیش تر هم تعدادی از کارشناسان رسانه و سینما نسبت به سوء استفاده از حضور بازیگران ایرانی در هالیوود و بهره برداری دلخواه کارتل‌های اقتصادی و فرهنگی از این حضور با کارهایی از این دست هشدار داده بودند.

در پی زلزله دیروز تهران رئیس هلال احمر: تهرانی​ها شب را آماده بخوابند

حكم جالب دادگاه استان فارس براي مردي كه يك الاغ را كشت

چندي قبل كشاورز 53 سالهاي در استان فارس الاغي بلاصاحب كه وارد مزرعه كاهو وي شده و به مزرعه خسارت زده بود را با ريختن بنزين به آتش كشيد و در پي آن يكي از شعب دادگاههاي استان فارس كه حسب كيفر خواست دادستان به پرونده رسيدگي مي كرد او را مجرم شناخت و حكم بر محكوميت وي به تحمل 50 ضربه شلاق صادر كرد.

در ادامه دادگاه نيز به لحاظ وضعيت خاص و فقدان پيشينه كيفري و سوابق مثبت محكوم عليه از اجراي حكم شلاق خودداري و محكوميت وي را با شرايط ديگري معلق شد تا در صورت اجراي آنها محكوميت شلاق اجرا نشود.

در راي دادگاه آمده: "محكوم عليه مكلف است به جاي تحمل شلاق و به عنوان مجازات جايگزين اولا نسبت به فراگيري 20 حديث از معصومين (ع) با مضامين مهرباني با حيوانات و رفتار شايسته با حيوانات اقدام كند، ثانياً به مدت يكسال از كاشتن كاهو در مزرعه خود خودداري كند و ثالثاً يك رأس الاغ بلاصاحب را به مدت سه ماه نگهداري و تغذيه وي را به عهده گيرد".

مجرم نيز با پذيرش حكم دادگاه نسبت به راي صادره اعتراضي نكرده و مفاد حكم صادره به وسيله اجراي احكام دادسرا اجرا شده است

نامه

روزي مردي به سفر مي رود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه مي شود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم مي گيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مي نويسد اما در تايپ آدرس دچار اشتباه مي شود و بدون اينکه متوجه شود نامه را مي فرستد. در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا آشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر مي رود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش مي کند و بر زمين مي افتد. پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش مي رود و مادرش را بر نقش زمين مي بيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:

گيرنده : همسر عزيزم

موضوع : من رسيدم

مي دونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي. راستش آنها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي آید مي تواند براي عزيزانش نامه بفرستد . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راه است . فردا مي بينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشد . واي چه قدر اينجا گرم است !!!

فاصله

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی!!!!

خدا ناظر نیست!!

بچه ها در ناهارخوری مدرسه به صف ایستاده بودند.
سر میز یک سبد سیب بود که روی آن نوشته بود:
فقط یکی بردارید خدا ناظر شماست.
در انتهای میز یک سبد شیرینی و شکلات بود.
یکی از بچه ها رویش نوشت:
هر چند تا می خواهید بر دارید. خدا مواظب سیب ها است!!!   

پ.ن: این نوشته ها جوک نیستن! یه کم بهش فکر کنید.

لحظه های کاغذی

خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری

 

لحظه های کاغذی را روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

 

آفتاب زرد و غمگین، پله های رو به پایین

سقفهای سرد و سنگین، آسمانهای اجاری

 

با نگاهی سرشکسته، چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

 

صندلی های خمیده، میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده، گریه های اختیاری

 

عصر جدول های خالی، پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

 

رونوشت روزها را ، روی هم سنجاق کردم:

شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

 

عاقبت پرونده ام را ، با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

 

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیت ها، نامی از ما یادگاری

مرحوم قیصر امین پور . کتاب: گلها همه آفتاب گردانند

یا علی 

بدون شرح

آدم مهم!

همونطور که نمیدونم میدونین یا نه بنده از ۲ روز پیش اومدم قم. بعد از اون عملیات انتحاری پیچوندن کلاس که البته مامان بابام فهمیدن و کلی بم فحش دادن!دیروز هم با پسر داییه مامانم که البته هم سنمه و از بچگی با هم رفیقیم ، رفته بودم بیرون. داشتم راه میرفتم که یهو بم گفت: مبارکه! ما هم از همه جا بی خبر اول فکر کردم برا خودم میگه دیدم که نه بابا! ما هنوز جا داریم خالمون رو بکنیم! گفتم چی مبارکه؟! گفت مسغرمون کردی؟ گفتم نه به خدا! مگه خلم؟گفت جمعه عقده داییته دیگه!!! ما رو بگو نگاش میکردیم این چی میگه؟ مسغرمون کرده؟ اگه چیزی بود حتما اول به ما میگفتن. تازه من الان یه روزه که قمم و پهلوی داییم. پس چرا چیزی به ما نگفته؟گفت واقعا نمیدونستی یا بت گفته بودن به کسی نگی؟! ما هم موندیم چی بگیم ضایع نشیم!

حالا که اومدیم خونه به مامانم میگم چرا به ما نگفتی؟ گفت ااااا . مگه نمیدونستی؟ راستی چرا نمیدونستی؟ ما هم گفتیم آحه کسی بم نگفته بود!

یا علی   

نظر سنجی

در یک نظر سنجی از مردم دنیا سوالی پرسیده شد و نتیجه جالبی به دست آمد از این قرار:

سوال : نظر خودتان را راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟

و کسی جوابی نداد… چون

در آفریقا کسی نمی دانست غذا یعنی چه؟

در آسیا کسی نمی دانست نظر یعنی چه؟

در اروپای شرقی کسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟

در اروپای غربی کسی نمی دانست کمبود یعنی چه؟

و در آمریکا کسی نمی دانست سایر کشورها یعنی چه؟؟؟؟


پ.ن: میدونید وبلاگ چرا چند روزیه اینقدر دیر باز میشه؟؟؟

پ.ن.2: دوستان  لطف کنن  روزی یه پست...

پ.ن.3: منم یاد گرفتم پیام نویسنده بذارم!!!!

چند جمله ی زیبا از دکتر شریعتی

 

وقتی کبوتری شروع به معاشرت باکلاغ ها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه می شود.

دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.

دلهای بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند.

به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق . آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد.

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.

اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است.

وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گريستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم.

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری.

منبع: وبلاگ نسل امروز

یا علی

راز زندگی

غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

مرحوم قیصر امین پور. کتاب: به قول پرستو

پ.ن:دیشب که رسیدم قم، وقتی داشتم با تاکسی به حرم نزدیک میشدم، زل زده بودم به گنبد و چشم ور نمی داشتم. ولی وقتی رسیدم بش نمیدونم چرا( میدونم چرا ها! ولی نمیدونم چرا دفعه های قبل اینجوری نبودم) کلم همش پایین بود. نمیتونستم کلم رو بیارم بالا...

یا علی

سیر تکامل نوشیدنی از کودکی تا پیری!!!

                                           ششمین خورشید

به شهادت رسیدن ششمین خورشید تابناک آسمان امامت و ولایت و رئیس مذهب شیعه بر شیفتگان حضرتimg/daneshnameh_up/d/d0/emamsadeq.jpgش تسلیت باد.

نجس ترين چيز دنيا !!!

روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد.
عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید: " کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری" !!!!

عکسی جالب از یک دبیرستان دخترونه !!!


ارمیا

« علم میگویدماهی به خاطر دور شدن از آب، به دلایل طبیعی ، می میرد. اما هر کس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد، تصدیق می کند که ماهی از بی آبی به دلیل طبیعی نمی میرد. ماهی به خاطر آب خودش را می کشد! خشم ... عجز... تنهایی... . این ها لغاتی علمی نیستند، ارمیا ماهی بی دست و پای حلال گوشتی شده بود روی زمین!»

این جمله هایی که امیدوارم خونده باشید قسمتی از رمان بسیار زیبای « ارمیا» نوشته ی « رضا امیرخانی» بود. رمانه خیلی قشنگی و تاثیرگذاریه . حتما بخونید. راستی این رمانم اولین بار انتشارات سمپاد منتشر کرده بود. راستی حتما بخونیدش ها. البته قبلیه رم فکر نکنم کسی خونده باشه.

پ.ن۱: دیشب سه بار گریه کردم. یکی وقتی داشتم این رمانو میخوندم. ان جاش که به فوت امام خمینی(ره) رسیده بود. واقعا حال و هوای مردم رو خیلی زیبا توصیف  کرده بود. یکی دیگش هم وقتی این عکسه آقا رو گکه گذاشتم پس زمینه ی گوشیم داشتم میدیدم و میگفتم: آقا جون خیلی مظلومی. چه تو ماها که مثلا طرفدارتیم و بیشتر داریم آبروتو میبریم. چه از طرفه دشمنات که هر چی میخوان میگن.

یه بار دیگم وقتی داشتم میخوابیدم. آخه بچه های اتاقمون میگن که وقت خواب اون آهنگه اصفهانی که میگه : عاشق منم رو پخش کن. با اینم گریه کردم. واقعا سوز خاصی داره:

جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش * کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست.

پ.ن۲: راستی الان تو سایته دانشگاهم . در حالی که طبقه ی اول بچه هامون سره کلاس شیمی ان. حال نداشتم برم. انشالله ساعت ۱ و نیم یا دو هم میرم قم و از اون ور کلاس اندیشه اسلامی رو میپیچونم.خیلی حال میده. ولی به مامان بابام نگید ها!!!

یا علی

 

تنها دله ما، دل نیست...

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد...

                نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد...

                                راهی نروم که بیراه باشد...

                                             خطی ننویسم که آزار دهد کسی را...

یادم باشد که روز، روزگار خوش است ...

                   همه چیز روبراه است و بر وفق مراد است و خوب...

تنها دله ما ،دل نیست...

پ.ن: سلام. اینو نمیدونم کی گفته . اینو یکی (فکر کنم پرویز پرستویی) اول یکی از آهنگای ناصر عبدللهی به نام «خدا نگهدار» میخونه.

یا علی

ترم یکی سلام، پشت کنکوری سلام، سعید مرشد سلام!

دايرت المعارف ترم يك

دانشجوي دختر: موجودي كه درس ميخواند و ديگر هيچ . بزرگترين تفريح زندگيش حل كردن تكاليف منزل است

دانشجوي پسر: موجودي است كه جز براي حاجت غذا و قضاي حاجت از خواب بيدار نميشود. بزرگترين تفريحش بعد از خواب فيفا ۱۰ است.در شب امتحان درس ها را سه سوته جمع مي كند و مردانه پاس مي كند

جزوه: واسطه امر خير كه نوشتن ان توسط دختران دانشجو به مثابه سند منگوله دار ازدواج است.

خدا هست ولی مشکل از ماست

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها دربارهٔ موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند، وقتی به موضوع خدا رسیدند. آرایش گر گفت من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر گفت کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشت. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد. مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشکرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موی بلد و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد. آرایشگر گفت نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری تأیید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد

پسري 2 ساله با ضريب هوشي برابر انيشتن و هاوكينگ


وي در حالي در آزمون هوش مؤسسه استنفورد به اين امتياز دست پيدا كرده است كه تستهاي اين مؤسسه امكان سنجش هوش بيش از 160 را نداشته‌اند.
جو، پدر اسكار يك متخصص 29 ساله آي تي است و مي‌گويد كه اسكار اخيراً با مادرش در مورد چرخه توليد مثل پنگوئن‌ها صحبت كرده است. وي افزود: ما مي‌دانستيم كه كودكمان يك چيز متفاوت نسبت به سايرين دارد. من به وضوح آن روزي را مي‌بينيم كه وي برگردد و به من بگويد تو يك سبك مغز هستي.
به نوشته ديلي تلگراف هانا 26 ساله مادر اين كودك مي‌گويد كه او دامنه لغات بسيار گسترده‌اي دارد و قادر به ساخت جملات پيچيده است.
جان استيونج، مدير اجرايي مؤسسه منسا (افراد داراي ضريب هوشي بالا) پذيرفتن اسكار در اين مؤسسه را با دو سال و 5 ماه و 11 روز سن تأييد كرده است.
پيش از اين كوچكترين عضو منسا، اليز تان رابرتس از لندن است كه با ضريب هوشي برابر 156 در سن 2 سال و 4 ماه و 14 روز پذيرفته شده بود.

آقا سعید بیا اینم انگیزه که می خواستی حالا برو درستو بخون!!!!!!

پیام تسلیت

اس اس که اهواز می گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه اهواز اس اس گرفت

مصیبت وارده را به تمام استقلالی های عزیز تسلیت می گوییم

بچه های کلاس 40




چند اسم زيباي دخترونه((اگه فکرت خراب نیست بخون!!!))

چند اسم زيباي دخترونه فلسفه اون از دید مرد سالار ها


۱- ستاره: شبا مياد بيرون ؛ به همه چشمک ميزنه!!
۲- سحر: دم صبح مياد ؛ معلوم نيست شب قبل کجا بوده !!
۳- سايه: هميشه زير پاته ؛ خيابون و خونه واسش فرقي نداره
۴- هديه: به همه ميده ، اگه نگيريش از دستت رفته!!
۵- راضيه: نيازي به توضيح نداره!
۶- آرزو: همه مي کنن
۷- سيما: تا لختش نکني کاري بهت نداره!
۸- مينا : بايد باهاش ور بري تا خنثاش کني!
۹- عسل: همه مي خوان بخورنش!
۱۰- بهار: تا مياد همه مست مي شن!

۱۱- باران: تا مياد خيست مي کنه

نمودار موضوعی برنامه های صداوسیما!!!

حیرانی

من سایه ای از نیمه ی پنهانی خویشم

تصویر هزار آیینه حیرانی خویشم

 

صد بار پشیمانی و صد مرتبه توبه

هر بار پشیمان ز پشیمانی خویشم

 

عالم همه هر چند که زندان من و توست

از این همه آزادم و زندانی خویشم

 

تا در خم آن گیسوی آشفته زدم دست

چون خاطر خود جمع پریشانی خویشم

 

فردایی اگر باشد باز از پی امروز

شرمنده چو حافظ ز مسلمانی خویشم

 

حافظ مگر از عهده ی وصف تو برآید

با حسن تو حیران غزلخوانی خویشم

مرحوم قیصر امین پور

یا علی 

کل کل شعری حمید مصدق و فروغ فرخ زاد در شعر معروف سیب

”’حمید مصدق خرداد ۱۳۴۳″
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

“جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق”
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

رومئو و ژوليت در محل کار!!

به: ژوليت
شماره نامه: ١٢٣٧٨٠٩
موضوع : درخواست عشق

خانم ژوليت عزيز،
بسيار خرسندم که به آگاهي شما برسانم که اين جانب از تاريخ شنبه ١٤ اکتبر به عشق شما گرفتار شده‌ام.
پيرو ملاقاتي که با هم در تاريخ ١٣ اکتبر در ساعت ٣ بعد از ظهر داشتيم ….. من خودم را به عنوان يک عاشق سينه چاک به شما تقديم مي‌نمايم.
اين علاقه نخست به مدت سه ماه به طور آزمايشي خواهد بود و به شرط سازش و تفاهم به صورت عشق دائم در خواهد آمد.
البته پس از تکميل دوره آزمايشي، به صورت کارآموزي قابل ادامه خواهد بود و انجام و ارائه ارزيابي اين طرح منوط به ترفيع مقام از عاشق بودن به همسر بودن مي‌باشد.
تمامي هزينه‌هاي متحمل شده براي خوردن قهوه و رفتن به گردش از ابتدا به طور مساوي به عهده هر دو طرف مي‌باشد.
لهذا بسته به حسن خلق شما، شايد من سهم بيشتري از هزينه‌ها را به عهده بگيرم و مسلما من به اندازه کافي بلند نظر خواهم بود که بخشي از مخارجي که به حساب شما است را تامين کنم..
بدين وسيله تقاضا مي‌کنم ظرف مدت ٣٠ روز از دريافت اين نامه نسبت به ارسال پاسخ مقتضي اقدام فرماييد. در غير اين صورت اين درخواست خود به خود و بدون اخطار لغو خواهد گرديد و اينجانب شخص ديگري را مد نظر قرار خواهم داد.
بسيار مشعوف خواهم شد در صورتي که خود مايل به قبول اين پيشنهاد نيستيد اين نامه را براي خواهر خود ارسال نماييد.
با تقدیم بهترين آرزوها براي شما
پيشاپيش از شما سپاسگزارم
ارادتمند
رومئو، مدير کار گزيني

چند میگیری درس بخونی؟!

سلام.

نمیدونم چم شده. از اول دانشگاها تا امروز حتی یه خط یا نه یه کلمه هم درس نخوندم. اغراق نمیکنم ها. عینه واقعیته. میبینم بچه های خوابگاه یا بچه های اتاقمون جلو چشام دارن میخونن ، منم تحریک میشم برم بخونم ، ولی نه. مشکلم حاد تر از ایناس.کمکم کنیدو یخورده روحیه بدید. نمیدونم نصیحت کنید، تذکر بدید یا هرکاری که میدونید روم اثر میذاره. حالا بعضیا هستن درس نمیخونن هیچ حسی ندارن. ولی من از اینکه درس نمیخونم ناراحت میشم. اعصابم خرد میشه. ولی بتزم درس نمیخونم. شما یه چیزی بم بگید.

پ.ن۱: .ورود آقا محمد نیکویی رو به جامعه ی وبلاگ نویسه کشور تبریک میگم.

پ.ن۲: این روزا یخده خوشحالم که بچه ها کلاس کم کم دارن به خودشون میان . آقا امیر احمدلو، آقا سعید اشتیاقی و امیدوارم بقیه ی بچه ها.

پ.ن۳: ملالی نیس جز دوری شما!

یا علی

مراحل عشق از دید دانشمندان

دانشمندان و محققان عاشق شدن رو به سه مرحله تقسیم کردن .

اول کشش جنسی که قاعدتأ دوره کوتاهی است.

دوم، حس جسمی - عاطفی که آدم در این دوران در عالم هپروت غوطه ور می شه و در اصل یواش یواش احساس عشق از دید علم روانشناسی امروزی شکل می گیره.
مرحله سوم عاشق شدن، تعهد طولانی مدته. در این رابطه یعنی مرحله سوم دکتر پرتوی تبار دکتر روانشناس در لندن می گن که فرق نمی کنه مال کدوم کشور باشی یا تابع کدوم فرهنگ این سه مرحله بر همه وارده . .. .

وقتی که حس عشق نسبت به کسی در ما شکل می گیره کاملتر و کاملتر میشه و با کاملتر شدنش، از داغ بودنش کمتر میشه ولی عشق عمیقتر میشه .

عجیبه که در جایگاه اصلی حس عشق و عاطفه که در مغز ما هست هم این تکامل عملا انجام میشه. اوایل رابطه ، سطح مغز درعواطف ما نقش داره و بعد با عمیقتر شدن احساس ما جالبه که قسمتهای داخلی و عمیق مغز درگیرعاطفه میشن، یعنی منطقه سنترال لوب که داخل مغز در مرکزشه و شکل نعل اسبه .

نتیجه چند آزمایش که نشون میده در ملاقات اول چه چیزهائی باعث میشه که بگیم بیقرار یا الفرار . . .

اصولا بین 90 ثانیه تا 4 دقیقه بیشتر طول نمی کشه که قلبا حس کنیم که از یکی خوشمون می یاد یا نه ؟

در این مدت زمان کوتاه نتیجه این است که:

55 درصد حرکات یکنفر باعث جذب یا فرار ما میشه.
38 درصد، تن صدا و سرعت حرف زدن.
و7 درصد محتوای صحبت ها می تونه تأثیر مثبت یا منفی بگذاره.



تأثیر کارساز نگاه

روانشناس نیویورکی پروفسور آرتور آرون که در مورد '' عاشق شدن'' تحقیق میکنه، به این نتیحه رسیده که نگاه تأثیر کارسازی در عاشق شدن داره .

این پروفسور از دوغریبه خواست که تما م رازهای زندگیشون رو برای همدیگه تعریف کنن. این مرحله از آزمایش چهارساعت و نیم طول کشید .

بعد پروفسور ازشون خواست که به مدت 4 دقیقه به چشمهای هم زل بزنن. بعد از چند بار تکرار این آزمایش با افراد متفاوت خیلی از زوجها اعتراف کردن که شدیدا به طرف مقابلشون جذب شده بودن. حتی دو تا از اون غریبه ها بعدا با هم عروسی کردن.

اصولا وقتی که ما از لحاظ جنسی ذوق زده میشیم چشمهامون بزرگتر میشه.

هورمون هایی که در مراحل عاشق شدن دست دارن

مرحله اول: کشش جنسی یا شهوت
هوس و خواستن که عاملشون هورمونهای مردانه تستوسترون و هورمون زنانه استروژن هستند.
این هورمونها هستند که باعث میشن آدم دنبال جنس مخالف بره ..




مرحله دوم: دل باختن
از این مرحله است که واقعأ عشق پا می گیره . د راین مرحله است که آدم نمی تونه به چیز دیگه ای جز معشوقش فکر کنه. از علامات این مرحله از دست رفتن اشتها و بی خوابی هستش چون بیشتر سعی فرد اینه که ساعات روز رو به طرف مقابل فکر کنه . در مرحله جذ ب، گروهی از سلولهای عصبی ما یعنی نیورو ترنزمیترها که اسمشون '' مونو آمینوز'' هستش نقش مهمی رو بازی میکنن .

دوپامین نوعی ماده شیمیایی که از مغز تولید میشه. نوره پاین فرین Norepinephrine یا همین آدرنالین که باعث میشه عرق کنیم و قلبمون سریع بزنه .

سروتونین : یکی از مهمترین مواد شیمیائی عشقه و اون چیزیه که ممکنه موقتا ما رو دیوونه کنه .

مرحله سوم: دل بستن
این سومین مرحله عشق و درازمدت ترینش. البته اگر یک رابطه بخواد ادامه پیدا کنه وارد این مرحله خواهد شد .این مرحله از عشق که ماندنیه مراحل قبلی کوتاه مدتن. علتش هم اینه که دو مرحله اول عشق هوس و جذب آدم رو از کار و زندگی میندازه برای همین قرار نیست که دائمی باشه چونکه از دید طبیعت باعث نابودی شخص میشه .

این احساسه که زوجها رو به هم متعهد می کنه و باعث میشه با هم بمونن. هورمونهایی که در این مرحله بوسیله سیستم عصبی آزاد میشه. هورمونهایی که باعث میشه دو نفر بهم وفادار بمونن .

اوکسیتوسین: این هورمون ماده شیمیایی هستش که غده هیپوتالاموس ترشحش میکنه. این هورمون کمک میکنه که رابطه پایدار بشه. این هورمون زمان بارداری هم در خانمها تولید میشه که به ساخته شدن شیر کمک میکنه و حس تعلق مادر و فرزند رو قوت میبخشه . در عین حال این هورمونی که در زمان آمیزش در مغز ترشح میشه و حس تعلق رو در دو نفر تشدید میکنه .

واسوپرسین: هورمونی که در رابطه دراز مدت در دو نفر تولید میشه این هورمون فعالیتهای کلیه رو کنترل میکنه و حس ایثار رو درفرد مقابل ایجاد میکنه .

چرا اصلا انسان احتیاج به یک همدم از جنس مخالف داره ؟
آیا یک الگوی همگانی برای زن ایده ال و مرده ایده ال هست ؟
تو انتخاب طرف مقابلمون چه چیزهایی نقش دارن ؟

زمانی که یک نفر رو به عنوان زوجمون انتخاب می کنیم، گویا اول ناخودآگاهانه کسی رو انتخاب می کنیم که از نظر ژنتیکی شبیه به خودمون باشه.

عجیبه که گویی ظاهر یک شخص تا حدی میتونه گویای ساختمان ژنتیکی اون فرد باشه. مثلا چهره هایی که طرف چپ و راست صورتشون قرینه نیستند، بیشتر احتمال داره که دارای مشکلات ژنتیکی و مادرزادی باشند.

دراین زمینه مطالعاتی که شده نشون میده مردها، بخصوص دنبال زنهایی می گردن که دو طرف صورتشون با هم قرینه است .

باز به نظر میاد که مردهاغیر از قرینگی صورت، به شکل اندام جنس مخالف هم ناخوداگانه توجه میکنن. مطالعات نشون داده که مردها بیشتر جذب خانمهایی میشن که تناسب قطر کمر به پهنای باسنشون 0.7 هستش. این رو می تونین با تقسیم اندازه کمر به اندازه باسنتون حساب کنین .

شاید علت این نوع سلیقه مشترک در جنس مرد، از اونجایی ریشه گرفته که وقتی زنها وارد سنین بالاتر میشن دور کمرشون چربی جمع میشه و کمرشون پهنتر میشه. بنابراین تناسب ''هفت دهم'' به هم میخوره و ناخوداگاه این تصور رو در ذهن مردها ایجاد میکنه که این زن دیگه بارور نیست .

برای اینکه از نگرانی در بیان این رو هم بدونین که '' تناسب هفت دهم در زن چاق یا لاغر فرق نمی کنه و یکسانه.

ولی مسئله انتخاب زوج زنها با مردها خیلی فرق میکنه برای زنها قرینگی صورت مرد زیاد مهم نیست. ولی چیزی که مهم بنظر میاد توانایی مرد در فراهم کردن غذا و نگهداری از بچه های آیندشون نقش مهمتری رو بازی میکنه تا که ظاهرشون .

مردهای پولدار یا قدرتمند، چه از نظر جسمی و چه از نظر موقعیت مالی واجتماعی، همونقدر بین خانمها طرفدار دارن که لئوناردو دوکاپریو در فیلم تایتانیک!؟

تحقیقات نشون داده که ما کسی رو ترجیح میدیم که به خودمون شباهت داشته باشه و یک نسبتی هم بین این اجزای بدن در زوجها هست. بین اندازه ریه ها، بلندی انگشت وسط دست، درازای لاله گوش .و اندازه کلی گوش ها. قطر گردن و مچ دست و میزان سوخت و ساز بدن

خیر مقدم

آقا محمد هر چند شما تو کلاس 43 بودی ولی به جمع بچه های کلاس 40 خوش اومدی. منتظر پستای قشنگت هستیم.

راستی بی وفایی چند تا از بچه هارو به حساب کل بچه های کلاس 40 نذار. من که خودم مثلا ته معرفتم!!! (این آخرشو جدی نگیر)


من از کجا آمده ام...؟؟!!

راستش این قدر کم لطفی و بی تفاوتی از بر و بچه های کلاس ۴۰ دیدم که به خودم این اجازه رو دادم که فضولی کنم و به عنوان نویسنده افتخاری تو وبلاگ مثلا گروهی کلاس ۴۰ بنویسم حالا هم هنوز مطمئن نیستم که بنویسم یا نه واسه همین از همه ی بر و بچه های باحال کلاس ۴۰ و همه ی خوانندگان عزیز می خوام که نظر بدن و بگن آری یا نه....؟