قدر نشناس
این ویژگی کلی آدماس. تا وقتی یه نعمتی رو دارن قدرش رو نمیدونن. مثلا تا وقتی تنشون سالمه ، هر کاری میخوان میکنن، کاریم ندارن ممکنه به سلامتیشون ضرر بزنه و خدای نکرده یه روزی از دستش بدن.حدیث هم هست که میگه آدمیزاد یه تا نعمت پنهان داره که تا وقتی از دستشون نده قدرشون رو نمیدونه: سلامتی، امنیت و اون یکیش یادم نیس.من هم که آدم هستم ( ولی انسان نه) و از این قاعده مستثنا نیستم. تا وقتی تو ماه رمضان بودم، اصلا عین خیالم هم نبود و همینجوری داشت برام میگذشت. فقط گشنگی و تشنگی میکشیدم و هیچ کار بخصوصی نمیکردم. حتی پارسال که سال کنکورم بود تو ماه رمضون روزی تقریبا یه جز میخوندم( البته فکر کنم به خاطر همون کنکور بود که خوب بدم) ولی امسال . همینجوری میخوابیدم تا ساعت ۱ و ۲. حتی یه روز تا یه رب به چار خوابیدم . یعنی فقط ۴ ساعت روزه بودم. نه قرآنی، نه روزه ای. بعد که شب قدر رسید یه دفعه خواستم همه رو جبران کنم. حالا که ماه رمضون تموم شده میبینم که هیچ فرقی نکردم. باز هم همون ... همیشگی یا شایدم بدتر.بعد حالا طلبکار هم شدم از خدا که: من که تو شب قدر دعا خوندم، شب رو بیدار بودم. پس چرا هیچ فرقی نکردم.حالا هم حسرت میخورم که چرا استفاده نکردم؟ که چرا قدرش رو ندونستم؟ حالا ماه رمضون تموم شده. ولی رحمت خدا که تموم نشده. پس امیدی هست. نیست؟
یا علی
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۸۸ ساعت 16:19 توسط سعید مرشد
|